نشریه اسکارد

پوکمون بازها در تهران

چند وقتی است که از معرفی این بازی می گذرد و خبر اینکه ایران اولین کشوری است که این بازی را فیلتر کرده نیز قدیمی شده است.

دلیل اصلی فیلتر شدن این بازی در ایران بحثهای امنیتی است، اینکه این بازی همزمان از دوربین گوشی و مکان یاب استفاده میکند می تواند در مواردی دردسر ساز شود.

جالب است بدانید در این هیاهوی زندگی و روزهای گرم تهران عده ای به دنبال پوکمون در خیابان هستند. تب تند پوکمون حتی به شاعران نیز سرایت کرده است و شعرهای جالبی در این مورد سروده اند. دلایل زیادی برای جذابیت این بازی آورده اند ولی اگر از من بپرسید که چرا این بازی اینقدر برای همگان جذاب است شاید بخاطر این باشد که پوکمون ها خاطره ای دوردست را در ذهن ما زنده می کنند. شاید آرزویی دست نیافتنی را برای ما تداعی می کنند. جدای از این همه احتمال، یک قطعیت وجود دارد و آن این است که پوکمون ها ماجراجویی را چاشنی زندگی روزمره و تکراری بشر می کنند.

چند روز قبل که به همراه دوستانم به پارک ملت رفته بودم با صحنه های عجیبی روبرو شدم. عده زیادی از افراد گوشی یا تبلت به دست همراه پاوربانک در رفت و آمد بودند. کنجکاو شدم و با پرس و جویی که از این افراد کردم متوجه شدم آنها در جست و جوی پوکمون هستند و پارک ملت “جیم” تیم قرمز می باشد. از بعضیاز آنها که فرصت سر بالا آوردن از گوشی برای چند لحظه را داشتند، خواستم که در مورد این بازی و خاطره هایی که با آن داشته اند برایما صحبت کنند:

پوریا:
پوریا شاغل است و اینگونه بیان میکند که روزها از ساعت ۸ صبح تا ۵ بعد از ظهر سر کار است. بعد از کار به خانه می رود و استراحت می کند و هنگامی که هوا خنک تر شد حدود ساعتهای ۸ شب به پارک می آید و تا ساعت ۲ شب به دنبال پوکمون است. وی که شخصی متاهل است نگران زندگی خود نیست چراکه شریک زندگی او در این مسیر نیز همپای او در پارک به دنبال پوکمون است.

مهسا:
مهسا کم سن و سال ترین میان این افراد است. او به همراه دوست خود رویا در پارک به دنبال پوکمون است. وقتی از او پرسیدم که به عنوان یک دختر این بازی چه جذابیتهایی برای او دارد جبهه گرفت که چرا همیشه میان دختر و پسر فرق می گذارید و این سوال شما ریشه در عقاید قدیمی شما دارد. وقتی بیشتر با او صحبت کردم به این مسئله اشاره کرد که او فقط می تواند شبها تا ساعت ۱۲ بماند چراکه بعد از آن حضور یک دختر در پارک موجه نیست و خطراتی به همراه دارد و این خود نقیضی است بر صحبت ابتدایی ایشان راجع به دختر و پسر با هم تفاوتی ندارند.

فراز:
فراز دانشجو است و ورزشکار (دانشکار یا ورزشجو). وی از وقتی که این بازی را بر روی گوشی خود نصب کرده است ورزش نکرده است. به گفته وی جذابیتی که در این بازی هست در چیزهای معدود دیگری وجود دارد. وی اشاره می کند که دو شب پیش به دنبال پوکمون بوده و این پوکمون که به قول وی “دراگون” است از جمله اسطوره های بازی ست که هرکسی آرزوی آن را دارد.
در این جست و جوی شبانه او به منزلی میرسد و ساعت ۲:۳۰ نیمه شب است. با کلنجاری که با خود می رود تصمیم میگیرد که در بزند و این موقع شب مردم را بیدار کند. بگذریم از دعوایی که آن شب بر سر اینکه باید داخل خانه مردم برود می شود ولی خوبه که مردم بدونن “افرادی که به دنبال پوکمون هستند معتاد نیستند، مریض هم نیستند، عاشق هستند… عشق شیرین زده به سرشون و فرهاد کوه شکن شدن.”
چند وقت پیش که به کافه ای رفته بودم با شعری از شاعری گمنام درباره پوکمون روبرو شدم و در ذهنم شکل گرفت که شاید، نسل امروز، نسل “عاشقانه های پوکمون” باشد.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید